من همیشه با دیدن عکسهای کشتارگاه و گوشت شدیدا تکان خورده ام و برای من بسیار نزدیک اند به مصلوب شدن... البته که ما گوشت هستیم . ما به طور بالقوه لاشه هستیم. هرگاه که به قصابی می روم درعجب ام که چطور من به جای حیوان اینجا نیستم. "فرانسیس بیکن" از ابتدای تاریخ بشریت زمین برای انسان به مثابه میدان نبردی برای نسل کشی گونه های حیوانات بدل شده است. این جنگی است یک طرفه و ممتد که پایانی نامعلوم دارد والبته که تا به امروز پیروز میدان خود انسان بوده است. این جنگی است که در آیین قانون تعریف شده است ، قانونی که انسان خود آن را به واسطه حاکمیتی خود ساخته گمارده است.انسانِ امروزه فی الواقع یک ماشین کشتار است ؛ تنها موجودی است که صرفا برای لذت می کشد. اما انسان چیست ؟ آیا یک نمود رفتاری بارز و برتر در میان جانوران است یا یک موجودیت که رفتارساز است؟ انسان خود را یک خداوندگار کوچک بر روی زمین می بیند تا بتواند زمین را به بستری برای اعمال خشونت و جنایات تبدیل کند و از آنجا که قانون تنها برای انسان تداعی گر عدالت اجتماعی است فضایی ایجاد می شود که در آن انسان خشونت …
همیشه گروه و گروه پذیری ، اساس نقصِ فرهنگ و هنر ایران بوده است ، یعنی این عدم، قدم را کند کرده است برای اتفاق جمعی .چون در جمع چیزی هست که در فرد نیست؛ مثلا برآیند یا تبادل .
و آن اتفاق وقتی میافتد که گروه،گروه میشود ، که لااقل شبیه معمول ، وقتی که باز میشود ، ردی با تو بسته بماند ؛ و تو در این تبادل به تعادل میرسی .
تیوا ، زیباتر شدهی " تیو" ، در معنای جستجوگر و تلاشگر؛ در معنایش زیست میکند و میخواهد حین تجربههایش تک بعدی نماند . پس در نمایش هایش ، گونه هایی کنار هم میآیند ، که هر کدام صدای خود را در جمع میشنوند و شنیده میشوند .
پاییز 1396-خشایار فهیمی
و آن اتفاق وقتی میافتد که گروه،گروه میشود ، که لااقل شبیه معمول ، وقتی که باز میشود ، ردی با تو بسته بماند ؛ و تو در این تبادل به تعادل میرسی .
تیوا ، زیباتر شدهی " تیو" ، در معنای جستجوگر و تلاشگر؛ در معنایش زیست میکند و میخواهد حین تجربههایش تک بعدی نماند . پس در نمایش هایش ، گونه هایی کنار هم میآیند ، که هر کدام صدای خود را در جمع میشنوند و شنیده میشوند .
پاییز 1396-خشایار فهیمی
از خطهای بریده بریده شروع شد!
از مشقهای اولِ دبستان، خط، نقطه. خط، نقطه. نقطه به نقطه، موبه مو، چهره به چهره رو به رو .
از تپههای شن، سرشته با گل وخاکِ کویر آمیخته با شب، بلوغی شکل میگیرد...مینشیند برغباری در بایگانی ذهن...
....و اینک ریخته شدهاند روی بوم و منِ حل شدهای بینِ خطوطِ ممتد...
مرا در کبودی رنگهایم جستجو کنید!
زنی درخت اخته ته کوچه را تکاند!
فرشته نظریان – بهار 1396
از مشقهای اولِ دبستان، خط، نقطه. خط، نقطه. نقطه به نقطه، موبه مو، چهره به چهره رو به رو .
از تپههای شن، سرشته با گل وخاکِ کویر آمیخته با شب، بلوغی شکل میگیرد...مینشیند برغباری در بایگانی ذهن...
....و اینک ریخته شدهاند روی بوم و منِ حل شدهای بینِ خطوطِ ممتد...
مرا در کبودی رنگهایم جستجو کنید!
زنی درخت اخته ته کوچه را تکاند!
فرشته نظریان – بهار 1396
همیشه صفتِ انسانهاست که تفاوت آنها را با یکدیگر مشهود میکند. آیا اشتراکی بین ما انسانها و حیوانات وجود دارد که در یک قالب باشد؟ این برای من مهم است که بتوانم چیزهایی را ببینم و یا به آنها فکر کنم که دیگران آنها را نادیده یا بیاهمیت میانگارند. اشکالِ هندسی، نمادها، حیوانات و اعداد در بسیاری از تمدنهای باستانی به گونهای شگفتآور با هم در ارتباط هستند. گاهی شاهد هستیم که تفکرات مردمانِ دوران باستان تاکنون هم باقی مانده است،اما واقعآ چه وجه اشتراکی بین حیوانی به نام گربه و انسان وجود دارد؟ در بین مصریان، گربه به عنوان نمادی مقدس بود و این نه به خاطر فرم دایرهای شکل بدن او موقع خواب و نه بر خلاف تصورِعام توانایی دیدن او در تاریکی بود، بلکه به خاطر ارتباطی است که بین او با خدای "باشت" و ماه وجود دارد. در این تابلوها شما گربه هایی را میبینید که از نژاد گربه بی مو یا ابوالهولی یا اسفینکس است که بعضآ دچار تغییر ژنتیکی شدهاند. همیشه رابطه بین زنان و گربه ها برای من چشم گیر بوده . آیا میشود انسان طی دوره زندگی خود دچار تغییراتی …
هجای حیرت از سماع حرف: شطحی به نام رنگ» ارزش نقاشانهی حروف که پیشینه در خوشنویسی سنتی و «علم نقطه و حرف» در فلسفهی ایرانی دارد،در دوران معاصر به تجربهی افقهای دیگری رسیده است.شکلگیری «جنبش سقاخانه» در دههی چهل شمسی را به هیچ وجه نمیتوان حرکتی «هویتمدار» یا بازگشت به گونهای «نوسنتگرایی» در نقاشی معاصر ایران دانست.آنچه برخورد نقاشانه با خطاطی دربر دارد،صرفاً آمیختگی خط و نقاشی نیست،چرا که خوشنویسیِ سنتی پیشاپیش واجد «ترکیببندی» و مولفههای بصری خاص خود بود.آفرینشِ«بافتاری نوین» برای خط در دوران معاصر· برآمده از تعاملی جدید میان خط و نقاشی بود که اجازه میداد حروف را از طریق نوعی«سازمان زدایی رنگی» از معانی و شکلهای تثبیتشده رها کنیم،به نحوی که گویی با «شطحی رنگی» از حروف در «دیدار حیرت» مواجهایم.روزبهان شیرازی در کتاب شرح شطحیات به مراتب و مقامات حروف در فهم حقیقت اشاره میکند.آثار علیرضا شیرافکن همهی این پیشینهی فشردهشده را در خط-نقاشیهای خود منعکس میکنند.موسیقیِ حروف در کار او به تدریج …
شعر به شکل بیمارگونه ای در ذهن من تصویر آفرینی می کند و شعرهای" رسول یونان" برای حالم خوب است. این نمایشگاه حاصل تجربه ی شکل گیری آنی و هیجان زده نقاشی بر اساس فضا سازی و تصاویر شعرهای "رسول یونان" با هماوازی موسیقی های "کلینت منسل" است . انگار که یک فیلم سینمایی را زندگی کرده باشم . فیلمی که فیلمنامه آنرا یونان نوشته باشد و آهنسازش منسل باشد .اوج لذتش برای من هنگام تکوین و شکل گیری آثار بود . کاش اثر تکوین یافته کمی از طعم حال نقاش در حین نقاشی را به بیننده بچشاند .
6931ماهیار چرمچی
6931ماهیار چرمچی
در این مجموعه سعی در به چالش کشیدنِ وقایع و اتفاقاتِ معاصر و مصور کردن هیاهوهایی که در این میان با مداخلهی انسانها، ایفای نقش میکنند را داشتهام. نمادها و تمثیلهایی که در این مجموعه به کار بردهام، هرکدام به معنا و مفهومی خاص اشاره دارند و ابزار و تکنیکهای نقاشی مرا یاری کردند تا این اشارات را به مخاطب انتقال دهم. برای مثال، انگیزه و شکل گیری استفاده من از "گل" در آثارم این گونه شکل گرفت : انسانهای خوب و والا در نظر من تمثیلی از گلهای قالی هستند، نه انتظارِ باران دارند، نه دلهرهی چیده شدن و صد البته ماندگارند بازی تصویری با "تاس و اعداد" نیز در ذهنِ من اینگونه شکل گرفت: برخی از انسانها نقشِ اعداد را در زندگی بازی میکنند، اگر این عدد " صفر" باشد، در هرچیزی که ضرب شود، همه چیز را از بین میبرند. هدفِ من از خلقِ آثار روی بومِ نقاشی انتقالِ پیام است، گرچه شاید گاهی ممکن نباشد که این پیام را با انرژی رنگها، آنگونه که در دیدِ همگان تداعی میشود ، به تمامی معنا و جهت بخشید. همانگونه که ، نه سفیدی بیانگر پاکی است و نه سیاهی …
نمایشگاه گروهی نقاشی
نمایشگاه گروهی نقاشی
نمایشگاه گروهی نقاشی
مجموعه ای متنوع از آثار هنرمندان مستر و منتخب آثار هنرمندان جوان
نمایشگاه یک روزه گروهی مجسمه های سرامیکی
در میان موجودات جهان، هیچ موجودی به اندازه انسان نیازمند شناخت و تفسیر نیست. چراکه انسان ناشناخته ترین موجود هستی است. انسان با تمامی قابلیت ها، امکانات، استعدادها، عواطف و احساسات خود با توجه به فراوانی خرد و دانایی و هوش سرشاری که دارد؛ همچنان سیستم پیچیده ای است. آدمی با گستره باور و افکارش، اندیشه ای که دارد به کجا میل می کند؟ پاسخ این گونه سوالات در هویت او است. باورهای شکل گرفته در انسان که به همراه احساس و روحیه او تبلور می کند همانا هویت اوست لذا هویت فردی شامل ویژگی های شخصیتی یک فرد است که این مشخصات موجب تمایز او از دیگران می باشد. به واقع ابعاد مختلف شخصیت یک فرد، هویت وی را مشخص می کند. تجربه دنیای پیچیده بیانگر آن است که مجموعه تعلقات مادی و معنوی که هویت، اندیشه ها، بایدها و نبایدهای آدمی را شکل می دهد گاهی به طور موقت در هاله ی فراموشی و سکون قرار گرفته و همانند یک مانکن ارایه دهنده چیستی، باور، مد و اندیشه ای غیر از آنچه که در زمره تعلقات مادی و معنوی را داشته، می شود. مجموعه حاضر بیانگر ارایه و نمایش آن فصل زمانی نادر و …
پرفورمنس
"مختصات زن بودن" این روزها، پیچیدگی بنیادی زن بودن در پسِ تمامی پدیدههای فکری و ذهنی، سازنده¬ی نوعی نگرشِ چالش برانگیز و مقایسهای شده است که در مرورِ روششناسی واژه¬ی زن، تعابیرِ مختلفی به همراه دارد. تعابیری که به طور سلسله وار منطقِ بازساخته¬ی تعارضهای اجتماعی را تداعی میکند، به طوری که زنجیره¬ی چالشهای متعارض، راه به جایی نمیبرد و اسنادِ ترسیم این خوی و خصلت زیبا از بین رفته و نقش نهادِ زنانه در اذهان فیلسوف مآب تبدیل به ماروپلهای آزاردهنده شده است که در انتها حس تهاجم و جنگ نابرابر را منتقل میکند. مجموعهی"مختصات زن بودن" با بهرهگیری از بافتِ ترسیمی خود جوش، به خلقِ حس و حالهای فراموش شده، مرورِ نقش و تعاریفِ مختلف و تحکیمِ منطقِ متعارف زن بودن پرداختهاست تا با انتقالِ مضامین اصلی، اذهانِ مخاطب را معطوف به مسیر بیانتهای پیش رو کند. در هر اثر از این مجموعه، تعبیری پیش آگاهانه از این مفهومِ معلومِ مجهول به عنوان بخشی از جامعه بدون محدودیت زمان، مکان و حتی محدوده جغرافیایی نمایش داده شدهاست، تا بدین ترتیب …
"ث..."به لطافت و پیچیدگی هر زن
زن که نه همام مؤنث از ریشه انث
مؤنث آدمیزاد، اشیا ، لغات و حتی احساسات.
زن که نه همام مؤنث از ریشه انث
مؤنث آدمیزاد، اشیا ، لغات و حتی احساسات.
مشكلِ بزرگ من اين است كه "عيب" من با من متولد شده است!!
درست درون من است.
ما با هم رشد کردیم .
من هر چه بزرگتر شدم، عیب در من حجيم تر شد و گاهی از من پیش تر رفت تا آنجا که راه گلویم را بست.
اطرافیان به خوبی، آن را میبينند و به من تذكر مي دهند.
دوستانم در پنهان كردنش مرا یاری میكنند.
بخشي از وجودم حذف و پنهان شده و بخشي نه.....
اي كاش همه مي دانستند كه زن بودنم فقط يك اتفاق بود!!
درست درون من است.
ما با هم رشد کردیم .
من هر چه بزرگتر شدم، عیب در من حجيم تر شد و گاهی از من پیش تر رفت تا آنجا که راه گلویم را بست.
اطرافیان به خوبی، آن را میبينند و به من تذكر مي دهند.
دوستانم در پنهان كردنش مرا یاری میكنند.
بخشي از وجودم حذف و پنهان شده و بخشي نه.....
اي كاش همه مي دانستند كه زن بودنم فقط يك اتفاق بود!!
پرفورمنس به مناسب 8 مارس روز جهانی زن